کتاب خانه ی شکلاتی/قصه شیرین36

10%
100,000 ریال 90,000 ریال
کتاب خانه شکلاتی داستان معروف و مشهور جهانی از آثار شاگاهیراتا است که دو کودک فریب جادوگر را در جنگل می خورند، بازگو می کند.
تعداد بازدید: 1

خرید کتاب خانه شکلاتی/قصه شیرین36

کتاب خانه شکلاتی/قصه شیرین36 از آثار شاگاهیراتا نویسنده معروف ژاپنی که آثار زیادی را از خود به جای گذاشته است. برخی از آثار بی نظیر او شامل: هایدی، هانسل و گرتل، الاغ آواز خوان، سیندرلا، شنگول و منگول، مورچه و ملخ، ببر احمقانه، پرنده آبی، پیترپن، پینوکیو، ملکه برفی، جزیره گنج، پری دریایی، زیبای خفته، ساراکورو، کفاش و کوتوله ها، تشکر ماوس و.... اشاره کرد. برای خرید این کتاب می توانید به فروشگاه اینترنتی پرفسورکوچولو مراجعه کنید.

قسمتی از داستان

در یک کلبه کوچک دهاتی، پیرمرد کشاورزی زندگی می کرد که دو بچه داشت … یک دختر بنام «گرتل» و یک پسر بنام «هانس». این مرد بیچاره خیلی فقیر و بدبخت بود و با بچه های کوچولوی خود زندگی بسیار مشکلی را می گذارند … با وجود اینکه از صبح تا شب کار می کرد و زحمت می کشید، نمی توانست پول خوبی در بیاورد.
 
نامادری شان که زن بسیار بدجنسی بود و اصلا آنها را دوست نداشت و دلش می خواست هر چه زودتر از دست شان خلاص بشود. بنابراین یک روز تصمیم می گیرد این خواهر و برادر را به جنگل بفرستد؛ او می دانست که آنها راه برگشتن به خانه را بلد نیستند. هنسل و گرتل هم بی خبر از همه جا راه می افتند و برای این که بتوانند موقع برگشتن به راحتی راه خانه را پیدا کنند؛ پشت سر خود اثری از خرده های نان را به جا می گذارند غافل از اینکه پرنده ها تمام آن خرده نان ها را خورده بودند. حالا دیگر آنها در جنگل گم شده اند و نمی دانند که چطور باید راه خود را پیدا کنند. گرتل که کمی ترسیده بود، با قیافه ناراحت گفت:  -هی … هانس، مطمئنم که ما دیگه گم شده ایم! …
 
هانس که سعی می کرد خواهرکوچکش را آرام کند، جواب داد: ناراحت نباش … بیا از این طرف بریم … مطمئنم این جاده یکراست میره دم در منزلمان … ولی جنگل خیلی بزرگ و تاریک بود و خواهر و برادر کوچولو، هر چی جلوتر می رفتند دورتر می شدند تا جائی که فهمیدند که دیگر راه رفتن بیشتر از این فایده ای ندارد. همینطور که فکر می کردند ناگهان صدائی بگوششان رسید.
 
کوچولوها، در حالی که هر دو دست یکدیگر را گرفته بودند، خیلی با احتیاط به طرف محلی که صدا از آنجا شنیده می شد حرکت کردند تا رسیدند به یک قسمت جنگل که کمی روشن تر از جاهای دیگر بود …با دقت به همه جا نگاه کردند و بالاخره دیدند یک آدم کوتوله با ریش بلند و سفیدش، روی زمین افتاده و ریشش زیر سنگ بزرگی گیر کرده است …

 

  • رده سنی : پنج تا هشت سال