کتاب آنی، دختر مو قرمز/قصه شیرین26 نوشتهی شاگاهیراتا از مجموعه قصههای شیرین جهان، داستان زندگی دختر بچهای یتیم را به تصویر میکشد که با وجود زندگی پرفراز و نشیب خود در دلش امیدها و آرزوهای بسیاری ریشه دواندهاند. این کتاب از پرآوازه ترین و پرطرفدارترین قصههای تاریخ ادبیات جهان است. این کتاب در فروشگاه اینترنتی پرفسورکوچولو ارایه می شود.
این داستان به این نکته اشاره دارد که گاهی وقت ها ممکن است بعضی از کودکان از داشتن نعمت پدر و مادر محروم باشند؛ و در مکان هایی به نام پرورشگاه زندگی کنند. ولی همین کودکان نیز می توانند در کنار خانواده های جدید که آنها را به فرزندی می پذیرند، زندگی کنند و لذت داشتن خانواده و پدر و مادر را تجربه کنند. آن شرلی دختری است که صورتی کک مکی و موهایی قرمز دارد. آنه دختری باهوش، با قوه تخیل بالا، مهربان و دلسوز است که در تلاش است برای خود زندگی جدیدی بسازد.
خرید کتاب آنی دختر موقرمز/قصه شیرین26
آنی برای رسیدن به آینده ای که در نظر دارد سختی های زیادی را تحمل می کند و با پشتکار فراوان به راه خود ادامه می دهد. آنه شرلی، که به طور اشتباهی به نزد «متیو» و «ماریلا کاتبرت» فرستاده شده است. ماریلا و متیو خواهر و برادر میان سالی هستند که مزرعهای به نام گرین گیبلز در جزیرۀ پرینس ادوارد دارند و قصد داشتند پسری را به سرپرستی بگیرند که کمک حال آنها باشد، اما پرورشگاه به اشتباه آنه را به نزد آنها میفرستد. رمان نشان میدهد که چطور آنه خود را در میان کاتبرتها و همچنین در مدرسه و میان اهالی شهر مطرح میکند. علاقه مندان به این کتاب می توانند به فروشگاه اینترنتی پرفسورکوچولو مراجعه نمایند.
در بخشی از کتاب آنی، دختر مو قرمز/قصه شیرین26 می خوانیم:
روزی روزگاری خواهر و برادری با هم زندگی میکردند. با آنکه سالهای زیادی از عمرشان گذشته بود، هیچ یک از آنها ازدواج نکرده و بچهای نداشتند. اسم خواهر «ماریلا» و اسم برادر «ماتیو» بود. ماتیو دیگر پیر شده بود و نمیتوانست کارهای مزرعه را به تنهایی انجام دهد. برای همین، آنها از پرورشگاه شهرشان خواستند که پسربچهای را به آنها بدهد. یک روز وقتی ماتیو به ایستگاه قطار رفت تا آن پسربچه را به خانه بیاورد، با دختربچهای روبهرو شد . دختربچه موهای قرمزی داشت و کیفی در دست گرفته بود.
دخترک با دیدن ماتیو از جا بلند شد و جلو دوید و گفت: «سلام آقای کاتبرت. من آنی شرلی هستم». ماتیو با تعجب به دخترک نگاه کرد؛ زیرا اصلاً انتظار دیدن یک دختر را نداشت. او در جواب آنی گفت: «سلام دخترم!» آنی گفت: «از دیدن شما خیلی خوشحالم. امیدوارم بتوانم فرزند خوبی برای شما باشم». ماتیو که فهمید اشتباهی پیشآمده، دخترک را همراه کرد و به طرف خانه راه افتاد. در بین راه، آنی تند و تند حرف میزد و میخندید. او اصلاً متوجه نبود که ماتیو چقدر ساکت است و حرف نمیزند.
آنی رو به ماتیو کرد و گفت: همیشه دوست داشتم که مثل بچههای دیگر، در یک خانه باشم و پدر و مادری در کنارم باشند. حالا که شما مرا به فرزندی قبول کردهاید، خیلی خوشحالم. آنی که از شادی در پوست خود نمیگنجید، به آسمان و ابرها نگاه میکرد و خیال میکرد که در میان شکوفههای درختان، در حال پرواز است..
نقد و بررسی این کتاب
لوسی ماد مونتگومری نویسنده طوری این کتاب را نوشته که خواننده را به طرف خود میکشد و اجازه میدهد تا خواننده به راحتی با کاراکترها هم ذاتپنداری کند. توضیح وقایع آن او را کمی خشن در مورد دیگران نشان میدهد، با این حال این رفتار یک نوع شیرینی دارد و این رفتار ناشی از تربیت یتیم خانه است. داستان آنی، مو قرمز طوری نوشته شده که خواننده میخواهد آنی در کارهایش موفق شود. آنی می تواند احساسات بسیاری از خوانندگان را تحریک کند و به دست بگیرد.
با اینکه داستان کتاب آنی، دختر مو قرمز خیلی وقت پیش نوشته شده، ولی خوانندگان به خوبی میتوانند مسائل کتاب را بفهمند: دیگران آن را به خاطر موهایش تحقیر میکنند، نگرانیاش از برآوردن نیازهای دیگران، رقابت با همکلاسیهایش و هم سن و سالانش و تلاشهایش برای اینکه بهتر از آنها باشد. نمونه نگرانیهایی که جوانان آن زمان داشتند که در کتاب آمده بسیار با نگرانیهای جوانان امروزی مطابقت دارد.