کتاب شنل قرمزی/قصه شیرین2

10%
150,000 ریال 135,000 ریال
کتاب شنل قرمزی داستان معروفی که در آن شنل قرمزی فریب حرف های گرگ را می خورد و در نهایت مادربزرگش را از چنگ گرگ نجات می دهد.
تعداد بازدید: 1

خرید کتاب شنل قرمزی/قصه شیرین2

کتاب شنل قرمزی/قصه شیرین2 به قلم مونی لیم، ماجرای دختر زیبا و کوچکی را به تصویر می‌کشد که در اعماق جنگل در چنگال گرگی بدجنس گرفتار می‌شود. این قصه آموزنده به کودکان شما می‌آموزد که به افراد غریبه اعتماد نکنند. این کتاب در فروشگاه اینترنتی پرفسورکوچولو ارائه می گردد.

درباره کتاب شنل قرمزی:

برادران گریم کتاب شنل قرمزی را به گونه‌ای که مناسب کودکان باشد، برای نخستین بار بازنویسی کردند و هانس کریستین آندرسن این افسانه مشهور قدیمی را بار دیگر تغییر داد و نوشت. داستان این کتاب درباره دختر کوچک مهربانی است که می‌خواهد به ملاقات مادربزرگش برود اما در میانه‌های راه گرگ بدجنس، از سادگی‌اش سوء استفاده می‌کند. برادران گریم، شنل قرمزی  (Little Red Riding Hood)، این داستان کهن را در قرن نوزدهم بازنویسی کردند.
 
داستان اصلی که توسط شارل پرو (Charles Perrault) شاعر و داستان سرای فرانسوی و خالق بسیاری از افسانه‌های شاه پریان خلق شده بود، پایانی تلخ و خشن داشت اما آن چه برادران گریم روایت کردند بسیار شیرین و دلگرم کننده است. اگر علاقه مند به کتاب شنل قرمزی/قصه شیرین2 هستنید می توانید آن را از فروشگاه اینترنتی پرفسورکوچولو خریداری کنید.

با برادران گریم (Brothers Grimm) آشنا شویم:

جاکوب کارل گریم (Jacob Ludwig Karl Grimm) و ویلهلم کارل گریم  (Wilhelm Carl Grimm)، دو برادر آلمانی بودند و در سال 1812 به پیروی شاعری که آوازهای قدیمی و بومی را جمع‌آوری می‌کرد، تصمیم گرفتند طی اقدامی پژوهشی و برای حفاظت از گنجینه‌ای ادبی و کهن، قصه‌ها و افسانه‌های قدیمی و عامه را جمع آوری و ثبت کنند. بخش زیادی از این قصه مدت‌ها بود که دیگر مورد توجه مردم قرار نمی‌گرفت و به دست فراموشی سپرده شده بود.
 
به طور کلی این اقدام برادران گریم به احیا و حفظ ریشه و هویت زبان آلمانی و قصه و آوازهای کهن این کشور کمک بزرگی کرد. تحقیقات نشان داده است که برادران گریم این قصه‌ها و افسانه‌ها را تا حدودی با هدف سازگاری با اصول اخلاقی و پذیرفته شدن توسط جامعه تغییر داده‌اند. نخستین بار نوشته‌های برادران گریم در سال 1825 انتشار رسمی یافت و از آن زمان تاکنون این افسانه‌ها و قصه‌ها به بیش از صد زبان دنیا ترجمه شده‌اند.
 
هانس کریستین آندرسن (Hans Christian Andersen) را بیشتر بشناسیم:
او نویسنده، شاعر، نمایشنامه نویس و شاعر ملی دانمارکی بود. افسانه‌هایش همچون "جوجه اردک زشت"، "بلبل"، "لباس تازه امپراتور"، "درخت کاج"، "پری دریایی" و "سرباز سربی" از آثار محبوب و کلاسیک کودکان به شمار می‌روند . آندرسن را به عنوان پدر افسانه‌های نو می‌شناسند و او حدود 220 داستان تخیلی به رشته تحریر درآورده است که به 150 زبان گوناگون ترجمه شده‌ و هم‌چنان میلیون‌ها نسخه از آن‌ها در سراسر دنیا چاپ و منتشر می‌شود. داستان‌های هانس کریستین آندرسن به عنوان داستان‌های پریان معروف است که در فضایی خیال‌انگیز و گاه فانتزی، درونمایه‌هایی اخلاقی را شرح می‌دهد، هرچند برخی از داستان‌های وی رویکردی اجتماعی و واقع‌گرایانه هم دارند.
 
در این داستان دختر بچه‌ای زیبا به همراه مادرش در کنار جنگل زندگی می‌کند. مادربزرگ دختر برای تولد او، یک شنل قرمز کلاهدار به او هدیه داده است. به همین خاطر همه این دختر کوچک را شنل قرمزی صدا می‌زنند.
 
یک روز، مادربزرگ شنل قرمزی بیمار می‌شود و او تصمیم می‌گیرد تا به دیدن مادربزرگ مریضش برود، اما خانه مادربزرگ در طرف دیگر جنگل است و برای رفتن به خانه‌‌اش باید از راه پُر خطر و درازی در وسط جنگل بگذرد. شنل قرمزی آماده‌ی رفتن به خانه‌ی مادربزرگش می‌شود و مادرش نیز تاکید می‌کند تا در مسیر خود با هیچ غریبه‌ای صحبت نکند. اما شنل قرمزی که دختری مهربان و ساده است در دل جنگل حرف‌های مادرش را از یاد می‌برد و با اتفاقات هیجان‌انگیزی مواجه می‌شود.
در بخشی از این کتاب می خوانیم
هنوز خیلی دور نشده بود که گرگی را دید. گرگ آرام آرام حرکت می‌کرد و رفتاری دوستانه داشت. همین‌که شنل قرمزی را دید، گفت: صبح ‌به ‌خیر شنل قرمزی، امروز در سبدت چی داری؟ دخترک جواب داد: مقداری کیک کره‌ای تازه دارم و برای مادربزرگم می‌برم. او وسط جنگل زندگی می‌کند. کمی مریض احوال است به همین خاطر می‌خواهم بروم ببینمش تا خوشحال شود.
 
گرگ لبش را لیس زد و با خودش گفت: چقدر دوست دارم این دختر را یک لقمه‌ی چپ کنم و کامل قورتش بدهم، اما اگر باهوش باشم می‌توانم مادربزرگش را هم بخورم. گرگ ناقلا گفت: شنل قرمزی، ما هر دو به دیدن مادربزرگت می‌رویم و من تا آن جا با تو مسابقه می‌گذارم!
 
گرگ ناقلا دوباره گفت: تو از همین راه برو، من مسیر دیگری پیدا می‌کنم تا ببینم کدام ‌یک زودتر به کلبه‌ی مادربزرگت می‌رسیم. همین‌ که شنل قرمزی برگشت تا راهش را ادامه بدهد، گرگ ناقلا با سرعت خیلی زیاد از راه دیگری رفت. شنل قرمزی آرام آرام قدم می‌زد و برای مادربزرگش گل و توت ‌فرنگی‌های وحشی می‌چید. او مسابقه با گرگ را کاملاً فراموش کرده بود...
 
  • رده سنی : پنج تا هشت سال