سوسکی خانم.../ماجراهای خاله سوسکه و آقاموشه1
خلاصه ای از این کتاب:
روز عروسی سوسکی خانم و آقا موشه بود. سوسکی خانم با آن لباس سفید و قشنگنش، با آن تور حریر و رنگ و وارنگش، تند تند پر می زد و به این طرف و آن طرف می رفت. آقا موشه که بال و پر نداشت، یک گوشه نشسته بود؛ غصه می خورد و آه می کشید. قوم و خویش های موشی هم هی نچ نچ می کردند، سر تکان می دادند و می گفتند: وای عجب عروس! عجب عروس لوسی! عروس چرا پر می زنه؟ به هر طرف سر می زنه؟ طفلی موشی بال نداره برای همین حال نداره. کتاب سوسکی خانم.../ماجراهای خاله سوسکه و آقاموشه1 را می توانید از سایت پرفسور کوچولو تهیه نمایید.
جهت مشاهده همه محصولات فروشگاه پرفسور کوچولو کلیک کنید.