دلم برایت تنگ می شود عزیز دلم
مامان اگر توی اتوبوس مدرسه یک عالم بچه باشد و تا من سوار میشوم، همهی لاستیکهایش پنچر شوند، چی؟ من زنگ میزنم به سیرک تا دلقکها با ماشینهای کوچکشان بیایند کمک شما. بعضی وقتها بچهها حال و حوصلهی مدرسه رفتن ندارند یا اینکه خیالهای توی سرشان آنقدر شاخ و برگ پیدا میکند که از مدرسه رفتن میترسند.
حالا همین اتفاق برای پسرک داستان ما افتاده است. مادر به او میگوید: «وقت مدرسه رفتن است عزیز دلم!» اما پسر کوچولو هربار بهانهای جور میکند: یک بار میگوید نکند اتوبوس مدرسه پنجر شود… دفعهی بعد نگران است که مبادا به جای کلاس درس از دفتر مدیر سر در بیاورد… نکند مدیر یک جادوگر بدجنس باشد و…حالا به نظر شما، وقت داد و بیداد است یا خیالپردازی؟ مامان میداند باید چهکار کند تا در مدرسه به پسرک خوش بگذرد.
کتاب وقت مدرسه رفتن است عزیز دلم! داستان خیالپردازی و پیدا کردن راهحل برای مواقع دشوار است. اگر کوچولوی شما هم برای رفتن به مدرسه یا مهدکودک بهانهتراشی میکند، این داستان را حتماً بخوانید. کتاب وقت مدرسه رفتن است عزیز دلم را می توانید از سایت پرفسور کوچولو تهیه نمایید.
جهت مشاهده همه محصولات فروشگاه پرفسور کوچولو کلیک کنید.