کتاب شام در رستوران/خانواده خرس ها47

10%
450,000 ریال 405,000 ریال
کتاب شام در رستوان؛ شام رو در رستوران خوردن, لذت خودشو داره, چون شام درست کردن توی خونه, زحمت خودشو داره...
تعداد بازدید: 1
کتاب شام در رستوران/خانواده خرس ها47 یکی از عناوین کتاب های خانواده خرس هاست که دربرگیرنده‌ی بیش از شصت جلد کتاب است که هر کدام در مورد مطلبی نوشته شده است و شخصیت های اصلی داستان دو تا توله خرس خواهر و برادر هستند که مشکلات رفتاری کودکان را به وضوح دربر می گیرد. این دو تا توله خرس باحال و دوست داشتنی با پدر و مادر خود در وسط جنگل داخل یک درخت بزرگ زندگی می کنند و هر روز با اتفاقاتی که می افتد سبب می شود توله خرس ها رفتاری بهتر از گذشته را یاد بگیرند. تصویرگری این کتاب باعث جذب بیشتر کودکان می شود. این کتاب جالب و جذاب در فروشگاه اینترنتی پرفسورکوچولو عرضه می شود.

خرید کتاب شام در رستوران/خانواده خرس ها47:

نویسنده این داستان تلاش کرده تا با بیان ساده ای مفهم همکاری و همدلی را در جای جای داستان بگنجاند. درک عمیق از همدلی و همراهی در سرتاسر داستان جلوه می کند و کودک با شنیدن یا خواندن این داستان راغب به همراهی می شود. رفتاری کاملا اجتماعی که انسان دوستانه بوده و برای همه لذت بخش خواهد بود. با این روش بار سنگین مسئولیت از روی دوش پدر و مادر برداشته و تقسیم می شود و این احساس همکاری در آینده کودک تاثیر بسزایی خواهد داشت. اگر می خواهید که این کتاب را خریداری کنید می توانید به فروشگاه اینترنتی پرفسور کوچولو مراجعه کنید.

گزیده ای از کتاب شام در رستوران/خانواده خرس ها47:

همه اعضای خانواده خرس ها, سخت کار می کنند. برادر و خواهر, هر روز به مدرسه می روند و مشق هایشان را می نویسند. آنها در منزل هم باید بعضی کارها را انجام دهند. خرس عسل, کارش این است که از همه چیز و هر چیزی سر در بیاورد. بابا مبل های محکم و خوبی می سازد و به اهالی سرزمین خرس ها می فروشد. اینها, همه کارهای مهم و پرزحمتی هستند. اما هر کسی می داند که خرس مامان از همه بیشتر زحمت می کشد.
 
مامان بیشتر از همه نظافت, آشپزی, ظرفشویی و اتو می کند. تازه او کارهای مربوط به باغچه و حیاط را هم انجام می دهد. مراقبت کردن از خرس عسل, به تنهایی یک کار تمام وقت است. البته بابا و توله ها هم قدردان همه زحمت های مامان هستند و تا جایی که می توانند به او کمک می کنند. آنها, هر شب بعد از شام, ظرف ها را می شویند تا مامان بتواند استراحت کند و به تماشای اخبار شب تلویزیون بنشیند. اما آنها گاهی هم دوست دارند کار ویژه تری برای مامان انجام دهند.
 
یک شب که مامان بعد از یک روز سخت و طولانی, حسابی خسته شده بود, برادر و خواهر یواشکی در گوش بابا چیزی گفتند. بابا لبخندی زد و گفت: آره, چه فکر خوبی. او به طرف مامان برگشت و گفت: عزیزم, شال و کلاهت رو بردار بریم. امشب، همگی برای شام می ریم رستوران سرزمین خرس ها. وقتشه یه شب به خودت استراحت بدی. برادر و خواهر فریاد کشیدند: جانمی! عسل هم گفت: دانمی!...
  • رده سنی : پنج تا هشت سال