کتاب شکر نعمت های خدا/خانواده خرس ها19 که در سال 1389 با نویسندگی استن و جن برنستین با مترجمی سعید مادح خاکسار توسط نشر موزون به چاپ رسیده است. این کتاب یکی از نام های کتاب های خانواده خرس ها می باشد که دربردارنده ی بیش از شصت جلد کتاب است که هر جلد در مورد مسئله ای نوشته شده است و قهرمانان اصلی داستان دو تا توله خرس خواهر و برادرند که اشکالات رفتاری کودکان را به تصویر می کشند. این کتاب در قطع خشتی بزرگ در فروشگاه اینترنتی پرفسورکوچولو عرضه می گردد.
توله خرس ها با پدر و مادرشان در بطن جنگلی بزرگ داخل یک تنومند زندگی می کنند و هر بار اتفاقی در خانه یا بیرون از خانه می افتد که باعث می شود توله خرس ها رفتار بهتری را یاد بگیرند. طراحی این کتاب باعث جذب بیشتر کودکان می شود.
کتاب شکر نعمت های خدا/خانواده خرس ها19 را می توانید از
فروشگاه اینترنتی پرفسور کوچولو خریداری کنید.
شکر نعمت های خدا
پروردگارا شکرگزارم که یک بار دیگر چشمانم دنیای زیبایت را میبیند. خدواندا شکرگزارم که بار دیگر فرصت پیشرفت را به من عطا کردی. خدایا شکرگزارم بابت تکتک سلولهای بدنم، بابت تکتک تپشهای قلبم و بابت تکتک نعمتهایت. خدایا شکرت که پیرامونم سرشار از آشتی، بخشش و ثروت الهی است و من نیز سهم خودم را به وفور میستانم.
متن کوتاهی از کتاب شکر نعمت های خدا/خانواده خرس ها19
یک روز خرس خواهر بعد از آمدن از مدرسه گفت: مامان می تونم امروز بعد از ظهر برم خونه لیزی بازی کنم؟ خرس مامان گفت: بله می تونی، به شرطی که اون جا رو برای مامان لیزی بهم نریزین و قبل از شام هم حتما خونه باشی. مامان همان طور که به خواهر خیره شده بود و می دید که او جست و خیزکنان به طرف خانه لیزی می رود، آهی کشید.
او می دانست وقتی خواهر به خانه برگردد، دقیقا چه اتفاقی می افتد و این اتفاق فقط بعد از برگشتن از خانه لیزی نمی افتاد. بلکه بعد از برگشتن از خانه آنا و کوینی هم می افتاد. خواهر غر می زد: کوینی توی اتاقش یه تلویزیون و یه تلفن مخصوص خودش داره! اما خانه خانه لیزی از همه بدتر بود. چون لیزی بزرگترین کلکسیون خرس عروسکی را داشت. مامان می گفت: اما تو هم یه خرس عروسکی داری و عروسک تو لباس های خوشگلی به تن داره.